mihancrack

ویژه نامه شهات امام هادی(ع)

mihancrack

 
درباره وبلاگ


به خانه نقش و رنگ خوش آمدید. با امید به خداوند منان در این خانه به معرفی نقاشی درتکنیک های متنوع ( سیاه قلم،کنته،مدادرنگی،گواش، ابرنگ ، پاستل،رنگ روغن و...) می پردازیم. در ضمن آموزش خصوصی تکنیک های فوق ویژه بانوان و کودکان و همچنین سفارش انواع تابلوی نقاشی پذیرفته می شود. در صورت تمایل جهت هماهنگی به آدرس (naghshorang410@yahoo.com) ایمیل زده و شماره تلفن خود را بگذارید و یا شماره تلفن و نام خود را به شماره (09303902308) پیامک کنید تا با شما در اولین فرصت تماس گرفته شود. "" سفارش انواع طرح ها و مدل های دلخواه شما در تکنیک های فوق با سایز های انتخابی شما پذیرفته می شود "" "در تمام موارد فوق مشاوره رایگان داده می شود"
") // End -->
آخرین مطالب
پيوندها


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 59
بازدید کل : 3699
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خانه نقش و رنگ
(با عرض سلام و ادب به خانه نقش و رنگ خوش امدید)




 

امام هادى(عليه ‏السلام) از تبعيد تا شهادت

دوران امامت امام هادى(عليه‏السلام) بيش از 33 سال به طول انجاميد كه حدود سيزده سال آن را در مدينه سپرى كرد.

 

دراين مدت، گروه‏هاى بسيارى از شهرهاى شيعه نشين ايران، عراق و مصر براى بهره‏گيرى از محضر امام به سوى مدينه آمدند.1 امام در اين شهر چنان موقعيت و محبوبيتى بين مردمش يافت كه دولتمردان عباسى، به شدت از اين وضع احساس خطر مى‏كردند. براى نمونه، بُرَيحه عباسى2 در نامه‏اى به متوكل نوشت: «اگر تسلط بر حرمين شريفين را مى‏خواهى، على‏بن محمد(عليه‏السلام) را از اين شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوى خود فرا خوانده و عده بسيارى نيز دعوتش را پذيرفته‏اند... .»3
عباسيان كه هراس بسيارى از رهبرى شيعه و خطر حركت شيعيان برضد خود داشتند، به اين نتيجه رسيدند كه با دور كردن امام به عنوان قطب و محور تشيع از مدينه كه كانون تجمع شيعيان شده بود، به اين هدف دست يابند. بدين ترتيب، تبعيد و مراقبت نظامى را كه تجربه پيشين و موفق عباسيان به شمار مى‏رفت، دوباره در دستور كار قرار دادند.
تبعيد امام هادى(عليه‏السلام)
امام از مضمون نامه آگاهى يافته و در نامه‏اى به متوكل، وى را از دشمنى‏ها و كينه توزى و دروغ‏پردازى نويسنده آگاه ساخته بود. متوكل سياستى مزدورانه و دو پهلو در پيش گرفت. او نخست نويسنده نامه را كه از امام سعايت كرده بود، از كار بركنار كرد تا خود را دوستدار امام جلوه دهد. سپس به كاتب دربار دستور داد تا نامه‏اى به امام بنويسد كه در ظاهر، علاقه متوكل را نسبت به امام بيان مى‏كرد، ولى در واقع، دستور جلب امام از مدينه به سامرا بود. همچنان‏كه يزداد، پزشك مسيحى دربار با آگاهى از احضار امام، انگيزه متوكل را دريافته و گفته بود: «بنابر آنچه شنيده‏ام، هدف خليفه از احضار محمد بن على(عليه‏السلام) به سامرا اين بوده كه مبادا مردم به ويژه چهره‏هاى سرشناس به وى گرايش پيدا كنند و در نتيجه، حكومت از دست آن‏ها خارج شود...».4
متوكل براى كاهش پى آمدهاى منفى احضار امام، نامه‏اى محترمانه به ايشان نوشت.5 اما به راستى، نوشتن نامه‏اى با كلماتى محترمانه از كسى چون متوكل كه از هيچ ستمى بر خاندان پيامبر و هر كسى كه كوچك‏ترين ارتباطى با آنان دارد، خوددارى نمى‏كند، جاى بسى شگفتى است و نشان دهنده هراس شگرفى است كه اين دشمنان خونخوار شيعه از امام داشته‏اند. او هم در مقابل امام از خود فروتنى نشان مى‏دهد و هم خود را «اميرالمؤمنين» مى‏خواند و عنوان حاكميت بر مؤمنين را براى خود محفوظ مى‏دارد. وى به امام مى‏فهماند كه او همچنان حاكميت خاندان پيامبر را نپذيرفته و امام نيز مجبور به اطاعت از وى است. او مدام از تمجيد مقام شامخ امام سخن به ميان مى‏آورد، اما «يحيى بن هرثمه» را براى ركابدارى امام مى‏فرستد، ولى تاريخ از همراهى فرماندهى نظامى به اتفاق سيصد سرباز مسلح خبر مى‏دهد.6 آن گونه كه بيان خواهد شد، اين رفتار به جلب خشونت‏آميز و محتاط نظامى بيش‏تر شبيه است تا استقبالى رأفت‏انگيز.
واكنش مردم
وقتى يحيى بن هرثمه براى ابلاغ نامه متوكل و اجراى مقدمات تبعيد نزد امام ايشان آمد. مردم جلوى خانه امام تجمع كردند و فرياد اعتراض و شيون و زارى از نهاد آنان برخاست؛ به گونه‏اى كه يحيى بن هرثمه مى‏گويد: «من تا آن روز چنين شيون و زارى اى نديده بودم و هر چه سعى كردم آن‏ها را آرام كنم، نتوانستم. سوگند خوردم كه درباره او (امام هادى (عليه‏السلام)) قصد و دستور سوئى ندارم، ولى فايده‏اى نداشت. سپس خانه او را تفتيش كردم، ولى در آنجا چيزى جز قرآن، كتاب و چيزهايى مانند آن نيافتم... .»7
رخدادهاى بين راه
امام، در سال 243 ه . ق، از مدينه به سامرا تبعيد شد.8 همان گونه كه پيش بينى مى‏شد، يحيى بن هرثمه درابتداى اين سفر از خود قاطعيت و سخت‏گيرى بسيارى نشان داد. البته، در بين راه كرامت‏هايى از امام و حوادثى رخ داد كه سبب علاقه‏مندى و تغيير رويه او شد. خود او مى‏گويد: «در بين راه دچار تشنگى شديدى شديم؛ به گونه‏اى كه در معرض هلاكت قرار گرفتيم. پس از مدتى به دشت سرسبزى رسيديم كه درخت‏ها و نهرهاى بسيارى در آن بود. بدون آن كه كسى را در اطراف آن ببينيم، خود و مركب‏هايمان را سيراب و تا عصر استراحت كرديم. بعد هر قدر مى‏توانستيم، آب برداشتيم و به راه افتاديم. پس از اين‏كه مقدارى از آنجا دور شديم، متوجه شديم كه يكى از همراهان، كوزه نقره‏اى خود را جا گذاشته است. فورى باز گشتيم، ولى وقتى به آنجا رسيديم، چيزى جز بيابان خشك و بى آب و علف نديديم.
كوزه را يافته و به سوى كاروان برگشتيم، ولى با كسى هم از آنچه ديده بوديم، چيزى نگفتيم. هنگامى كه خدمت امام رسيديم، بى آنكه چيزى بگويد، با تبسمى فقط از كوزه پرسيد و من گفتم كه آن را يافته‏ام».9 او كرامت ديگرى از امام مى‏بيند و شگفتى‏اش دوچندان مى‏شود. وى از آن لحظه تشيع را برگزيد و در خدمت امام بود تا از دنيا رفت.10
گفتنى است كه رفتار مهربانانه امام، سبب علاقه‏مندى يكى ديگر از فرماندهان بزرگ متوكل نيز به امام گرديد. وقتى امام به بغداد رسيد و با استقبال گرم مردم بغداد روبه‏رو شد، او همچنان تحت تأثير ابراز احساسات و عواطف مردم بغداد نسبت به امام قرار گرفته بود.11 امام در برخورد با هواداران خلافت عباسى، چنان حساب شده عمل مى‏كرد كه در ديدارى، طرف مقابل تغيير رويه مى‏داد و به علاقه‏مندان ساحت پاك اهل‏بيت (عليهم‏السلام) مبدّل مى‏گرديد.
تبعيدگاه نظامى
هنگامى كه امام را به سامرا تبعيد كردند، بنا به دستور متوكل و براى تحقير امام، ايشان را در محلى كه «خان صعاليك» نام داشت، و محل تجمع گدايان و بينوايان بود، جاى دادند. «صالح بن سعيد»، با ديدن اقامتگاه حضرت، به ايشان عرض كرد: «اى فرزند رسول خدا! اين ستم‏كاران در همه امور سعى در خاموش ساختن نور شما دارند كه شما را در چنين محلى كه مكان نشستن گدايان و مستمندان است، جاى داده‏اند». امام در پاسخ او فرمود: «اى پسر سعيد! آيا درك و معرفت تو در اين جايگاه است و گمان مى‏كنى كه اين امر سبب پايين آمدن شأن من مى‏شود؟» سپس براى تسكين او كه از دوستداران خاندان وحى بود و نيز براى نشان دادن مقام خود، با دست مبارك پرده را از جلوى چشمان او كنار زد و به او فرمود: «نگاه كن». صالح بن سعيد مى‏گويد: «باغ‏هايى زيبا و آراسته، نهرهايى جارى و درختانى سرسبز ديدم كه عطرى دل‏نواز از آن‏ها به مشام مى‏رسيد و حور و غلمان بهشتى در آن ديده مى‏شد كه بسيار سبب شگفتى من شد». آن گاه امام به او فرمود: «اى پسر سعيد! ما هر جا باشيم، اين‏ها از آن ماست. حال مى‏بينى كه ما در خان صعاليك نيستيم.»12
امام را پس از يك روز اقامت در خان صعاليك، به خانه‏اى كه در يك اردوگاه نظامى قرار داشت، بردند. متوكل دستور داده بود تا در اتاق حضرت، قبرى بكنند تا بدين وسيله امام را از كنترل شديد خود آگاه و پيش از هر اقدامى، ابتكار عمل را از امام سلب كند. «صقر بن ابى دلف» مى‏گويد: «هنگامى كه خدمت امام رسيدم و وارد حجره ايشان شدم، او را يافتم، در حالى كه بر حصيرى نشسته بود و پيش پايش قبرى كنده بودند. به او سلام كردم. ايشان پاسخ سلام گفت و فرمود: بيا بنشين. سپس از من پرسيد: براى چه آمده‏اى؟ گفتم: سرورم! آمده‏ام تا از شما حالى بپرسم. وقتى نگاهم به قبر افتاد، گريستم. امام به من فرمود: اى صقر! لازم نيست براى من ناراحت باشى. فعلاً به من آسيبى نمى‏رسد. من خوشحال شدم و گفتم: خدا را شكر!»13
كابوس‏هاى متوكل
امام در دوران خلافت متوكل، روزگار بسيار سختى را پشت سر گذاشت. هراسى كه متوكل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بى‏گاه بدون اجازه از ديوار وارد خانه امام شوند و آن جا را بازرسى كنند. آن‏ها گاه پا را از اين نيز فراتر مى‏گذاشتند و به هتاكى به ساحت مقدس امام مى‏پرداختند. در تاريخ آمده است كه برخى اوقات متوكل در حالت مستى، امام را شبانه احضار مى‏كرد و به بزم شراب خود فرا مى‏خواند.14
توطئه نافرجام
هربار كه متوكل تلاش مذبوحانه جديدى را براى ترور شخصيتى امام طراحى مى‏كرد، با شكست سختى روبه رو مى‏شد. شكست‏ها و تلاش‏هاى پى در پى و بى‏ثمر متوكل به حدى او را در رسيدن به اغراض پليدش ناكام گذاشته بود كه روزى در جمع درباريان خود فرياد زد: «واى بر شما! كار ابن‏الرضا روزگار مرا سياه كرده و مرا سخت درمانده و سرگردان ساخته. هر چه تلاش كردم او جرعه‏اى شراب بنوشد و در مجلس بزمى با من هم‏نشين گردد، نشد... .»15
ناكامى و شكست متوكل وى را بر آن داشت تا نقشه قتل امام را بكشد. از اين رو، دستور قتل او را به «سعيد حاجب» داد. «ابن اورمه» مى‏گويد: «نزد سعيد حاجب رفتم و اين در زمانى بود كه متوكل، اباالحسن (عليه‏السلام) را به او سپرده بود تا وى را به قتل برساند. سعيد رو به من كرد و با تمسخر گفت: دوست دارى خداى خود را ببينى؟ گفتم: سبحان اللّه‏! خدا با چشم ديده نمى‏شود. گفت: منظورم همان كسى است كه شما او را امام مى‏خوانيد. گفتم: مايلم. گفت: من دستور قتل او را دارم و فردا اين كار را انجام خواهم داد. اينك پيك نزد اوست. وقتى بيرون آمد، داخل شو. هنگامى كه پيك بيرون آمد، وارد اتاقى شدم كه امام در آن زندانى بود. داخل شدم و ديدم كه قبرى جلوى پاى امام كنده‏اند. سلام كردم و بسيار گريستم. امام پرسيد: براى چه گريه مى‏كنى؟ گفتم: براى آنچه مى‏بينم. فرمود: براى اين گريه نكن؛ زيرا آن‏ها به خواسته‏شان نمى‏رسند. دو روز بيشتر طول نخواهد كشيد كه خدا خون او و هوادارش را كه ديدى، خواهد ريخت. به خدا سوگند، دو روز بيشتر نگذشته بود كه متوكل به قتل رسيد.»16
همچنين در اقدامى ديگر، متوكل به چهار تن از دژخيمان خود دستور مى‏دهد كه امام را با شمشيرهاى برهنه به قتل برسانند. او به قدرى خشمگين بود كه سوگند ياد كرد پس از قتل امام پيكر او را بسوزاند. جلادان او كه با شمشيرهاى آخته انتظار امام را مى‏كشيدند، تا بدنش را طعمه شمشير خود سازند. با ديدن وقار و شكوه امام آن چنان تحت تأثير قرار گرفتند كه تصميم خود را فراموش و حتى امام را با احترام بدرقه كردند. هنگامى كه بازگشتند، متوكل از آنان پرسيد: «چرا آنچه را كه امر كرده بودم، انجام نداديد؟» پاسخ دادند: «آن هيبت و شكوهى كه در او ديديم، فراوان‏تر از هراس صد شمشير برهنه بود كه قدرتى در برابر آن نداشتيم؛ به گونه‏اى دل‏هاى ما را آكند كه نتوانستيم آنچه را امر كرده بودى، به انجام رسانيم.»17
به اين ترتيب، بار ديگر توطئه قتل امام نافرجام ماند.
قتل متوكل، پايانى كوتاه بر توطئه‏ ها
متوكل در كم‏تر از دو دهه خلافت خود، چيزى جز بدرفتارى با شيعيان و قتل و خون‏ريزى آنان بر جاى نگذاشت و سرانجام بغض و كينه‏اى كه به خاندان پيامبر(صلى‏الله‏عليه‏وآله) و پيروان آنان داشت، گريبان خود او را گرفت. در شبى كه او به قتل رسيد، «عباده مخنّث»، دلقك دربار، مثل هميشه در بزم شراب او مشغول مسخره كردن امامان شيعه بود. او سرش را كه مو نداشت، برهنه كرده و متكايى هم روى شكم خود بسته بود و امام على (عليه‏السلام) را مسخره مى‏كرد و مى‏گفت: «اين مرد طاس و شكم برآمده مى‏خواهد خليفه مسلمانان شود.» متوكل شراب مى‏نوشيد و قهقهه سر مى‏داد. «منتصر»، فرزند او كه به امامان شيعه علاقه‏مند بود، از اين حركت عباده خشمگين شد و او را پنهانى تهديد كرد. [عباده از ادامه كار منصرف شد، متوكل متوجه او گرديد و از او علّت را جويا شد. عباده دليل ادامه ندادن كار خويش را باز گفت.] در اين هنگام، منتصر برخاست و گفت: «اى اميرالمؤمنين! آن كسى كه اين سگ، تقليد او را مى‏كند و اين مردم مى‏خندند، پسر عموى تو و بزرگ خاندان توست و مايه افتخار تو. اگر تو مى‏خواهى گوشت او را بخورى (غيبت و بدگويى او كنى)، بخور، ولى اجازه نده كه اين سگ و مانند او از آن بخورند.»
متوكل براى تمسخر فرزندش، به سبب علاقه‏مندى به امام على(عليه‏السلام) دستور داد تا آوازه‏خوانان درباره او و مادرش، شعر زننده‏اى بخوانند. اين بى‏حيايى و بى‏شرمى متوكل سبب شد تا پسرش همان شب تصميم به قتل متوكل بگيرد.18 از اين رو، به همراهى تركان، نقشه قتل او را كشيد و وزيرش، «فتح بن خاقان»، او را به قتل رساند.19
جنايت ديوانه‏ وار عباسيان
امام هادى(عليه‏السلام) پس از قتل متوكل، هفت سال در دوران خلفاى بعدى زندگى كرد. اگر چه فشارهاى دستگاه در مقايسه با دوران متوكل كاهش يافت، ولى سياست‏هاى كلى دستگاه، به جز دوران مستنصر، در راستاى اسلام زدايى، تغييرى محسوس نداشت و امام همچنان در سامرا تحت مراقبت شديد نظامى، روزگار مى‏گذراند. سرانجام توطئه دشمنان امام هادى(عليه‏السلام) براى ايشان به ثمر رسيد و وى به دستور «معتز» و سمّ «معتمد» كه در آب يا انار ريخته شده بود،20 مسموم شد. «ابو دعامه» مى‏گويد: «امام در بستر بيمارى بود و من براى عيادت نزد ايشان رفتم. هنگام بازگشت فرمود: چون براى عيادت من آمدى، برگردن من حقى پيدا كردى و رعايت حق تو بر من واجب است. او در بستر بيمارى آرميده بود و شيعيان به ديدار امام مى‏آمدند. آن حضرت به صورت كتبى و شفاهى، امام پس از خود را به آنان معرفى كرد تا پس از شهادت او، شيعيان دچار سرگردانى نشوند.»21
پرواز به سوى دوست
امام هادى(عليه‏السلام)، در سوم رجب سال 254 ه . ق، به شهادت رسيد.22 «احمد بن داود» مى‏گويد: «اموال بسيارى را كه خمس و نذورات مردم قم بود، با خود به قصد تحويل دادن به اباالحسن مى‏بردم. هنگامى كه رسيدم، مردى كه بر شترى سوار بود، پيش من آمد و گفت: اى احمد بن داود و «اى محمد بن اسحاق»، من حامل نامه‏اى از سرورتان، ابالحسن هستم كه به شما نگاشته است: من امشب به سوى بارگاه الهى رخت بر مى‏بندم. پس احتياط كنيد تا دستور فرزندم، حسن(عليه‏السلام) به شما برسد. ما با شنيدن اين خبر بسيار ناراحت شديم و گريستيم، ولى اين خبر را از ديگران كه با ما بودند، مخفى داشتيم... .»23
مراسم تشييع و خاك سپارى
بازتاب خبر شهادت پيشواى شيعيان، قلب ستم‏ديده مردم را جريحه‏دار كرد. شهر يكپارچه در سوگ آموزگارى بلند اختر و پدرى مهربان براى مستمندان و يتيمان نشست.در روز شهادت امام، جماعت بسيارى از بنى هاشم، بنى ابى‏طالب و بنى عباس در منزل امام جمع شده بودند و شيون و زارى سراسر خانه را آكنده بود.24 مردم به صورت‏هاى خود سيلى مى‏زدند و گونه‏هاى خود را مى‏خراشيدند.25 بدن مطهر امام هادى(عليه‏السلام) را بر دوش گرفتند و از خانه ايشان بيرون بردند و از جلوى خانه «موسى بن بغا» گذشتند. وقتى معتمد عباسى آنان را ديد، تصميم گرفت براى عوام فريبى، بر بدن امام نماز بگزارد. از اين رو، دستور داد بدن مطهر امام را بر زمين گذاشتند و بر جنازه حضرت نماز خواند، ولى امام حسن عسكرى(عليه‏السلام) پيش از تشييع بدن مطهر امام(عليه‏السلام) به اتفاق شيعيان بر آن نماز خوانده بود. سپس امام را در يكى از خانه‏هايى كه در آن زندانى بود، به خاك سپردند. ازدحام جمعيت به قدرى بود كه حركت كردن در بين آن همه جمعيت براى امام حسن عسكرى(عليه‏السلام) مشكل بود. در اين هنگام، جوانى مركبى براى امام آورد و مردم امام را تا خانه بدرقه كردند.26 «ابو هاشم جعفرى» كه از نزديكان امام هادى(عليه‏السلام) بود، نيز قصيده‏اى در رثاى امام خود خواند.27



سه شنبه 24 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 15:24 ::  نويسنده : سمیه ملکی

لیلة الرغائب شب جمعه اول ماه رجب

رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(ص) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.


کیفیت اعمال لیلة الرغائب

روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد



دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:35 ::  نويسنده : سمیه ملکی

 

رجب ماه خدا و اعمال مستحبی در آن

 

 

 

پیامبر گرامی اسلام می فرماید: رجب نام نهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او مى‏نوشاند.

با حلول ماه مبارک رجب آشنایی با فضائل وارده در باب این ماه می تواند ما را در استفاده بیشتر از فرصت پیش آمده برای نزدیکی به بارگاه حضرت حق یاری نماید. به این بهانه متنی را به نقل از پایگاه حوزه منتشر می کنیم و امیدواریم که ما را نیز در این ماه عزیز دعا بفرمایید.

هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده ‏گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست ‏برخوردار می ‏باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم‏» یعنی برخوردار از حرمت ‏یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می ‏باشد.

رسول اکرم (ص) فرموده ‏اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت‏ به پایه آن نمی ‏رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می‏گردد.»

امام هفتم (ع) فرموده ‏اند: رجب نام نهری است در بهشت که از شیر، سفیدتر و از عسل، شیرین‏تر است; هر کس یک روز از آن را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او بیاشامد.

از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت محمد (ص) فرمود: رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و رجب را «اصب‏» می‏گویند زیرا که رحمت ‏خداوند در این ماه بر امت من بسیار ریخته می‏شود پس بسیار بگوئید استغفر الله و اسئله التوبة.

در حدیث است که حضرت نوح(ع) روز اول این ماه سوار بر کشتی شد و نجات یافت و فرمودند: کسانی که با او هستند روزه بدارند و هر که این روز را روزه بدارد آتش عذاب یک سال از او دور می ‏شود و نیز طبق سخن حضرت صادق(ع) خواندن زیارت امام حسین(ع) در روز اول این ماه مستحب و تأکید شده است.

پیامبر(ص) فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشنده‏ ای مهربان است.

 امام صادق(ع) فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را از دست مده که آن روزی است که مقام نبوّت به محمّد(ص) داده شد و ثواب آن برای شما به اندازه ثواب شصت ماه است.
نام‏های رجب

ماه رجب، به دلیل برخورداری از مزایای گوناگون و توجه به ابعاد معنوی آن، نام‏های دیگری نیز دارد؛ نام‏هایی مثل ماه آمرزش خواهی (شهرُ الاستغفار)؛ ماه تک (رَجَبُ الفَرد) به دلیل تنها واقع شدن و جدا شدن آن از سایر ماه‏های حرام؛ سرشار (رَجَبُ الاَصَبّ) به دلیل نزول سرشار رحمت الهی؛ ماه امیرمؤمنان (شهرُ امیرِالمؤمنین)، ریسمان الهی و اَصَمْ یعنی برخوردار از فضیلت‏های بسیار.


مناسبت‏های رجب

ماه رجب، از ماه‏های بزرگی است که طلوع سه امام معصوم، امام علی علیه ‏السلام ، امام محمد باقر علیه ‏السلام و امام جواد علیه ‏السلام را در آن شاهدیم و شروع بزرگ ترین جنبش تاریخ بشری، یعنی برانگیخته شدن پیام آور مهر و محبت، محمد مصطفی صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏ آله برای هدایت و سعادت انسان‏ها، در آن اتفاق افتاده است. یاد و نام پیشوایان شهید این ماه، حضرت امام موسی کاظم علیه ‏السلام و امام هادی علیه‏ السلام و نیز پیام‏ آور کربلا، زینب کبری علیه السلام گرما‏ بخش دل‏های مؤمنان است و نیمه رجب هم، پذیرای معتکفان کوی دوست خواهد بود و شاهدِ خلوتِ مشتاقان

سوم رجب شهادت امام هادی علیه السلام  25 رجب شهادت امام موسی کاظم علیه السلام  15 رجب رحلت حضرت زینب (س)

 
فلسفه ماه‏های حرام

ماه رجب، یکی از چهار ماه حرام است که در آن از جنگ و خون‏ریزی نهی شده است. تحریم جنگ در این چهار ماه، یکی از راه‏های پایان دادن به جنگ‏های طولانی و وسیله‏ ای برای دعوت به صلح و آرامش بود؛ زیرا هنگامی که جنگ‏جویان چهار ماه از سال اسلحه را بر زمین گذاشته و صدای چکاچک شمشیرها خاموش گردد و مجالی برای تفکر و اندیشه به وجود آید، احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است. اسلام در هر سال برای پیروان خود یک آتش ‏بس چهارماهه اعلام می‏دارد که این خود نشانه روح صلح‏ طلبی اسلام است. البته اگر دشمن بخواهد از این قانون اسلامی سوء استفاده کند و حریم ماه‏های حرام را بشکند، اجازه مقابله به مثل به مسلمانان داده شده است.
لیلة الرغائب

از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می‏شود.

لیلة الرغائب شب جمعه اول ماه رجب

رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(ص) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.


کیفیت اعمال لیلة الرغائب

روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.


سیزدهم ماه رجب و اعمال اعتکاف

از جمله فضیلت ماه رجب آن است که ایام البیض در آن واقع شده یعنی روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و اعتکاف برای خدا و روزه ‏داری، در آموزه‏ های دینی بر آن تأکید و سفارش شده است.

13 رجب تا 15 رجب ایام اعتکاف

و نیز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در روز سیزدهم همین ماه واقع شده.


اعمال ام داوود

یکی از عبادتها و دعاهای معروف که در ماه رجب به انجام آن تأکید شده، اعمال ام‏ داوود است. در کتب حدیث نقل شده، جوانی در عراق که اهل معرفت بود به دست منصور دوانیقی به مدت طولانی در زندان او گرفتار شده بود که نامش داوود بود. مادرش تاب و توان خود را در فراق پسر از دست داده بود، روزی به خدمت امام صادق(ع) رفت و داستان را نقل کرد و از آن حضرت چاره‏ جویی نمود. حضرت فرمود: آیا می‏دانی این ماه، ماه رجب است و دعا در آن زود به اجابت می‏رسد آنچه را که می‏گویم دقیقاً انجام ده تا فرزندت از زندان رهایی یابد.

ابتدا سه روز، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب را روزه ‏بدار و روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کن و 8 رکعت نماز به جا بیاور. (کیفیت نماز در مفاتیح الجنان ذکر شده به آن مراجعه کنید). همین که نماز را خواند پس از مدّت کمی پسرش آزاد شد پس از آن ام داوود خدمت امام صادق(ع) رسید و پس از عرض سلام خبر رهایی پسرش را به او رساند. امام صادق(ع) فرمود: منصور دوانیقی در یکی از شب‏ها جدّم علی بن ابی طالب (ع) را در خواب دید که به او هشدار داد: هرچه زودتر فرزندم داوود را آزاد کن و گرنه تو را در آتش می ‏اندازم. منصور هنگامی که آتش را در مقابل خود دید دستور داد که داوود را آزاد کنند.


بیست و هفتم ماه رجب

روز بیست و هفتم ماه رجب روز مبعوث شدن پیامبر اسلام(ص) به رسالت و پیامبری است و روزه گرفتن در این روز مستحب و ثواب ویژه دارد برای هر کدام از این شب‏ها اعمال مخصوصی ذکر شده است.

 

 



دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:22 ::  نويسنده : سمیه ملکی

 

امام محمد باقر (ع) سوم ماه صفر سال 57 هجری یا به روایتی دیگر سال 56 هجری، در مدینه به دنیا آمد. امام باقر (ع) در مدت امامت خود چند صباحی از خلافت ولید بن عبد الملک و نیز خلافت سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک را درک کرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک وفات یافت
امام محمد باقر (ع) سوم ماه صفر سال 57 هجری یا به روایتی دیگر سال 56 هجری، در مدینه به دنیا آمد. امام باقر (ع) در مدت امامت خود چند صباحی از خلافت ولید بن عبد الملک و نیز خلافت سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک را درک کرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک وفات یافت.
بی‌تردید، از دیدگاه علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، امام باقر(ع) در زمان حیات خویش، شهرت علمی عالم‌گیری پیدا کرد و همواره در محضر ایشان، مراجعان فراوانی از بلاد اسلامی حاضر بودند.
آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نیز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذکرة الخواص نیز آمده است: «او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجده‏هاى فراوان، پیشانى‏اش شکاف برداشته بود. برخى هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر مى‏خواندند.»
زندگانی امام محمدباقر(ع)
امام محمدباقر(ع) در دوران کودکی، هم زمان با حکومت یزیدبن معاویه، شاهد حادثه‌های خونین کربلا بود. در آن واقعه، ایشان سه یا چهار سال بیشتر نداشتند. تحمل چنان مصیبتی برای ایشان بسیار طاقت فرسا بود. به شهادت رسیدن نزدیک‌ترین افراد خانواده شان به دست شقی‌ترین افراد زمانه، مریضی سخت پدر در آن زمان و اسارت زنان و کودکان خانواده ایشان، برای هر کودکی دردناک و تحمل ناشدنی است، اما ایشان به عنایت الهی، همه این‌ها را با صبر جمیل پشت سر گذاشت. دوران جوانی و بزرگسالی ایشان، با اواخر حکومت اموی هم زمان شد، به طوری که دیگر حکومت، اقتدار پیشین را نداشت؛ هر چند آزار مؤمنان، بویژه امام محمدباقر(ع) در دستور کار حکومت بود، اما تزلزل حکومت فضا را برای گسترش فعالیت‌های امام مناسب کرده بود. کم کم ایشان توانستند نشست‌های پرباری را برای احیای اسلام ناب محمدی(ص) تشکیل دهند که از سراسر مملکت‌های اسلامی شاگردان ممتازی تربیت کنند.
زندگی اجتماعی امام باقر(ع)
زندگی امام، آینه تمام نمای زندگی شرافت‌مندانه انسان‌های موحد و متعالی است. از آشکارترین ویژگی‌های امام، جامع بودن اوست. توجه به علم، او را از اخلاق و فضیلت‌های روحی غافل نمی‌سازد و روی آوری به معنویات و عبادت و بندگی، وی را از پرداختن به زندگی مادّی و رابطه‌های اجتماعی و اصلاح جامعه باز نمی‌دارد. در حالی که انسان‌های معمولی، در بیشتر زمینه‌ها گرفتار افراط و تفریط می‌شوند. اگر به زهد و عبادت بپردازند، به عزلت و گوشه نشینی گرفتار می شوند و اگر به کار و تلاش روی آورند، از انجام بایسته‌های عبادی و معنوی دور می‌مانند.
اخلاق و فضایل امام محمد باقر (ع) 
امامان معصوم، نسخه عملی آیات نورانی قرآن مجید هستند. همه آنچه از اخلاق و فضایل و ویژگی های انسان کامل است در وجود آنان در حد اعلی موج می زند. یکی از بارزترین ویژگیهای امام جامعیت اوست.
همه فضایل و ویژگی های انسان کامل در وجود امام محمد باقر (ع) متبلور بود. مرجعیت علمی و پاسخگویی به پرسشهای مردم، عبادت و تهجد و شب زنده داری، کار و تلاش در اوج زهد و تقوا، حضور سازنده و مؤثر در جامعه، شکیبایی و بردباری در روابط اجتماعی، رسیدگی به محرومان، صمیمیت و محبت با دوستان، محبت و عاطفه نسبت به خانواده، رعایت حقوق و نیازهای روحی همسران، عدم تحمیل ایده‏های خویش بر همسران، اهتمام به حقوق مالی مردم و... تنها پاره ای از ویژگی های امام محمد باقر (ع) است.
امام محمد باقر از دیدگاه قرآن و اهلبیت
شخصیت امام محمد باقر (ع) و نقش آن حضرت در نشر معارف نورانی اسلام با توجه به شرایط مساعد زمان ایشان همواره مورد نظر پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) بوده است گویا همه این بزرگواران به عنوان پدران امت اسلامی انتظار زمان امام محمد باقر (ع) را می کشیدند تا آن حضرت با نهضت علمی خود جامعه اسلامی را از فقر فرهنگی مهلک برهاند.
رسول خدا(ص) به جابر فرمود: «امید آن‏است که عمر طولانی کنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین(ع) است و محمد نام دارد، ببینی که علم دین را می‏شکافد و تشریح‏ می‏کند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسان».

 



دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:18 ::  نويسنده : سمیه ملکی

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما یار و همراه عزیز؛

به علت سوالات مکرر شما عزیزان در ارتباط با mci5 بر آن شدم تا        توضیحی مختصر در مورد نحوه ی کار و درامدزایی این باشگاه برای        مشاهده شما عزیزان در وبلاگم قرار دهم .                                                            

شما یکی از عزیزانی هستید که با اعتماد خود، توانسته اید نقشی مهم در اجرا و پیاده سازی طرح های بزرگ باشگاه بازاریابان داشته باشید. طرح های که هر کدام با تکمیل شدنشان،    میتوانند دنیای فروش اینترنتی را متحول نمایند!

ما به زودی و با حمایت شما عزیزان، مرکز فروش اینترنتی ایران را در دست خواهیم گرفت و به کمک بازاریابان فعال و ساعی خود، قادر خواهیم بود به عنوان اولین باشگاه بازاریابان ایرانی، میزبان تمامی فروشگاه های اینترنتی ایرانی باشیم تا تمام فروشگاه های بزرگ و کوچک ایرانی، فروش و تبلیغات محصولات خود را به ما بسپارند، که البته حدود 30 درصد این طرح اجرا و مابقی آن انشالله تا اوایل تابستان اجرا خواهد شد.

بعد از اجرای طرح ها، مطمئن باشید شما یکی از همکاران ما خواهید بود تا علاوه بر دریافت سود مشارکت هفتگی، درآمد ماهیانه نیز داشته باشید، البته این طرح حدوداً از مرداد ماه اجرا و عملی خواهد بود اما ما این لطف بزرگ شما و اعتماد فعلی شما را فراموش نخواهیم نمود.

در ضمن لازم به ذکر است که اینماد را هم برای فرشوگاه ثبت نام نموده ایم و به زودی آرم آن را در فروشگاه قرار خواهیم داد.

همچنین شرکت مربوطه نیز انشالله تا یکی دو ماه آینده به ثبت کامل خواهد رسید و بعد از آن تبلغیات گسترده ای را در سراسر ایران برای باشگاه بازاریابان ایرانی انجام خواهیم داد.

همانطور که قبلاً هم وعده داده بودیم و اطلاع رسانی کرده بودیم، از تاریخ 23 اردیبهشت ماه امکان برداشت از حساب کاربری فعال شده است، اما لطفاً موارد زیر را حتماً در نظر داشته باشید:

از ساعت 24:00 روز 23 اردیبهشت ماه به بعد دیگر قسمت مشارکت مالی غیر فعال و تمام موجودی اعتبار شما در سیستم ثبت و فقط به موجودی فعلی شما سود مشارکت پرداخت خواهد شد.
توجه داشته باشید که اگر در آینده از موجودی اعتبار خود برداشت نمایید، فقط به مبلغ باقی مانده اعتبار شما سود تعلق خواهد گرفت، و به هیچ عنوان سود مشارکت به اعتباری که بعد از تاریخ 23 اردیبهشت ماه خرید مینمایید سود مشارکت تعلق نخواهد گرفت. پس لطفاً اولاً هر مقدار اعتباری که مایل هستید را حداکثر تا پایان روز 23 اردیبهشت ماه خریداری نمایید و دوماً فقط در مواقع ضروری از موجودی خود برداشت نمایید.

در مورد سود مشارکت هفته پانزدهم هم باید اطلاع دهیم که در صورتی که به هر دلیل سود مشارکت هفته گذشته را دریافت ننموده اید، سود هفته گذشته را به همراه سود مشارکت هفته شانزدهم در روز چهارشنبه همین هفته دریافت خواهید نمود.

اگر شماره شبای حساب خود را در قسمت حساب کاربری خود ثبت ننموده اید، و یا به صورت کامل و به همراه آی آر ابتدای آن، درج ننموده اید حتماً در اولین فرصت ان را اصلاح نمایید.
اگر سوالی در این مورد دارید میتوانید از طریق پیامک سوالات خود را از ما بپرسید.

چنانچه هر یک از نسخه های اصلی و یا آزمایشی نرم افزار Mci5 را خریداری نموده اید، اشنالله تا آخر هفته به همراه مبلغ 5 هزار تومان برای نسخه های اصلی و مبلغ یک هزار تومان برای افرادی که نسخه آزمایشی را خریداری نموده اند، هدیه در نظر خواهیم گرفت.               
       امید است با صبر و بردباری شما، تک تک اهداف بزرگمان را جامه عمل بپوشانیم.

و اما یک پیشنهاد برای آخرین مهلت افزایش اعتبار شما:

از هم اکنون تا پایان روز 23 اردیبهشت ماه، به تمام اعتبار های جدید معادل ده درصد هدیه پرداخت خواهیم نمود، یعنی در ازای هر یکصد تومان اعتبار جدیدف مبلغ 10 تومان هدیه به اعتبار شما افزوده خواهد شد. در صورت نیاز میتوانید بیست روز بعد این هدیه را به حساب بانکی خود منتقل

همچنین یک هدیه بزرگ هم به خرید های بیش از 5 میلیون تومان! اگر بیش از 5 میلیون تومان اعتبار جدید خرید نمایید، معادل قیمت یک سکه تمام بهار آزادی علاوه بر هدیه ده درصد هدیه دریافت خواهید نمود که این هدیه را نیز بعد از بیست روز میتوانید به حساب بانکی خود منتقل

همچنین در روز 24 اردیبهشت ماه به هر نفر با توجه به میزان کل اعتبار وی، مبلغی معادل 3 درصد هدیه به اعتبار شما افزوده خواهد شد.                                                              

اعتماد شما؛ افتخار ماست

  برای دریافت اطلاعات بیشتر روی لینک باشگاه بازاریابان ایرانی یا مستطیل قرمز

که در پایین برای شما دوستان قرار دادم کلیک کنید.

با ارزوی تو فیق روز افزون برای شما عزیزان

مدیریت خانه نقش و رنگ
 



دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:mci5,باشگاه بازاریابان ایرانی,درامد بالا, :: 11:40 ::  نويسنده : سمیه ملکی

  تعریف و تاریخچه نقاشی :

  نقاشی هنری است تجسمی که قدمت آن در بین انسانها ، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است. در واقع هنر نقاشی اولین راه ارتباطی ، در بین انسان های اولیه بوده است. تاریخ نقاشی قدیمی ترین نقاشی ها در دنیا که متعلق به حدود 32000 هزار سال قبل می باشد، در گروه شاوه فرانسه قرار دارد...

   برای دریافت اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید.




ادامه مطلب ...


شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:تعریف نقاشی, هنر تجسمی, :: 21:43 ::  نويسنده : سمیه ملکی


 سایز  30*20

  قیمت (بدون قاب)    100هزارتومان

      فروخته شد



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:اموزش خصوصی,نقاشی,مدل پرنده,گواش, :: 16:58 ::  نويسنده : سمیه ملکی

 

                                        سایز        30*20   



جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:اموزش,نقاشی,مدل پاستل, :: 16:20 ::  نويسنده : سمیه ملکی

                                       سایز         30*20  



پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:آموزش نقاشی ,مدل چهره, :: 1:59 ::  نويسنده : سمیه ملکی

                                        سایز            30*20



پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:امورش نقاشی, کنته,چهره, :: 1:32 ::  نويسنده : سمیه ملکی

                      سایز            30*20  



چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:گواش ,طبیعت,کلبه,عشق, :: 2:8 ::  نويسنده : سمیه ملکی

                                        سایز         30*20  



چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:مداد کنته,سیاه قلم, مدل بازیگر,خسروشکیبایی, :: 1:54 ::  نويسنده : سمیه ملکی


                                      سایز         30*20 



شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:مدادرنگی, مدل بازیگر,پرویز پرستویی, :: 14:38 ::  نويسنده : سمیه ملکی

 

mihancrack